هنوز هم وقتی کلمات “جادوگر بلر” را می شنوم دلم می لرزد. تا حدودی به این دلیل که من هنوز از ضربه روحی بعد از نمایش نیمه شب در سال 1999 برای پروژه اصلی جادوگر بلر رنج می برم که باعث شد از تئاتر گیج و حالت تهوع بیرون بیایم، و سپس برای چندین سال بعد مجبور شدم مجموعه سه جلدی را که ساخته شد مرور کنم. مجموعه بازی های رایانه شخصی Blair Witch را بالا ببرید. حداقل اینها بهتر از فیلم بودند اما نه خیلی. وقتی در سال 2016 تصمیم گرفتند سری فیلم را دوباره فعال کنند، من فکر کردم که یک بازی ویدیویی از فیلم کالت منشعب می شود و مطمئناً به اندازه کافی، تیم Bloober ماجراجویی ترسناک بقا خود را در سال 2019 منتشر کرد، سه سال بعد – خیلی دیر بود که از هرگونه شتاب تئاتری استفاده کرد. .

علاقه به Blair Witch تا آن زمان وجود نداشت و با امتیازات تقریباً متوسط منتقدان، بازی به سرعت فراموش شد، که فقط زمانی که Blair Witch Oculus Quest Edition برای Oculus Quest معرفی شد و درست در زمان هالووین منتشر شد، شگفتانگیزتر شد. 2020. اکنون، چند ماه بعد، همان بازی روی Oculus Rift و Rift S وارد شده است، با این امید که یک تجربه واقعیت مجازی مبتنی بر رایانه شخصی بتواند تطابق نزدیکتری با بازی اصلی غیر VR از سال 2019 ایجاد کند.
در حالی که Quest Edition در مورد گرافیک بسیار مورد علاقه باقی مانده است، این نسخه جدید Blair Witch VR بسیار نزدیک به مطابقت با نسخه صفحه نمایش اصلی بازی است، و چیزی که بازی در صیقل دادن کلی آن بیش از آن که با همه جانبه جبران کند، کم است. گرافیک سه بعدی و کنترل های منحصر به فرد و تعامل با اشیا با استفاده از حرکت فیزیکی. همچنین تنظیمات متعددی برای راحتی و کنترلهایی مانند چرخش سریع و گیمپلی نشسته یا ایستاده وجود دارد که به کاهش بیماری VR کمک زیادی میکند.

در سال 1996، دو سال پس از وقایع فیلم، جادوگر بلر (بازی) قطعاً عامل ترسناکی را با ترسهای واقعی و مکانیکهای جالب بازی که حول محور دستکاری زمان با استفاده از دکمههای RW/FF روی دوربین فیلمبرداری شما میچرخید، ارائه کرد. همچنین تعاملی سرگرمکننده و آرامشبخش با ژرمن شپرد وفادار شما، Bullet وجود داشت که میتوانست آیتمها را ببوید و سرنخهایی را برای کمک به شما در حرکت در جنگلهای ماز مانند پیدا کند. Bullet همچنین در کنترل PTSD شما مفید بود، و چیزی غیرقابل انکار در مورد اینکه بولت را بخراشید و نوازش کنید و ببینید او به محبت شما پاسخ می دهد وجود دارد.
بنابراین شما در نقش الیس، یک پلیس سابق مبتلا به PTSD بازی خواهید کرد، که داوطلب می شود تا به دنبال پسر گمشده ای که در جنگل بلک هیلز در مریلند گم شده است، کمک کند. هنگامی که به محل حادثه میرسید، یک گروه جستجوی بزرگ در حال تمیز کردن جنگل هستند، اما با همراهی قابل اعتماد K9 شما قطعاً مزیت را خواهید داشت. شما بدون آمادگی برای رویدادهای ماوراء طبیعی که در شرف وقوع هستند به جنگل می روید. کارها با یادگیری نحوه دسترسی و استفاده از وسایلی مانند تلفن همراه، رادیو، سوت سگ، و بعدها و مهمتر از همه، دوربین فیلمبرداری، به اندازه کافی آسان شروع می شوند.
دوربین فیلمبرداری احتمالا جالب ترین عنصر در Blair Witch است زیرا به شما امکان می دهد یک منطقه خاص را در یک زمان خاص مشاهده کنید و در واقع با مشاهده رویدادها در نوارهای متعددی که در بازی خواهید یافت، واقعیت را تغییر دهید. اولین مثال بلافاصله پس از پیدا کردن دوربین زمانی که فیلم را مشاهده می کنید و یک ماشین پلیس اسباب بازی را در نزدیکی یک چادر می بینید اتفاق می افتد. اگر در حالی که ماشین پلیس روی صفحه دوربین فیلمبرداری است به همان مکان بروید، در دنیای شما نیز ظاهر می شود. پیامدها خیره کننده هستند و با تأثیرات تخصصی روی پازل ها و آیتم های اکتشافی آینده استفاده می شوند.

Bullet نیز ابزار مفیدی است و به راحتی با استفاده از سوت و منوی شعاعی دستورات قابل کنترل است. همچنین میتوانید از او بخواهید که اقلام را ببوید تا صاحبان آنها را پیدا کند، و اگر PTSD شما شروع به شعلهور شدن کرد، همیشه میتوانید Bullet را برای آرامش کمکننده استرس به سمت خود صدا کنید. سگ خوب! مخصوصاً به خاطر یقه زرد نئونی او که به من کمک کرد او را در سکانسهای تاریکتر شبانه دنبال کنم سپاسگزار بودم.
در حالی که بسیاری از بازیها به حال و هوا و جو متکی هستند، که همه به طرز ماهرانهای از طریق تصاویر و صدا ساخته شدهاند، چندین جامپ اسکر ماهرانه وجود دارد که از طریق VR شدیدتر میشوند. من بازیهای ترسناک VR زیادی بازی میکنم و تنها چیزی که از این ترسناکتر (برای من) Resident Evil VII بود. حتی در نور روز، جنگل به طرز وحشتناکی ساکت است و به راحتی می توان در آن گم شد. من همچنین از اینکه بازی با یک تلفن همراه و دوربین فیلمبرداری که برای آن دوره مناسب بود، در خط زمانی ریشه ماندگار شد، قدردانی کردم. پیامهای متنی و گپهای رادیویی نقشی قطعی در تنظیم فضا و همچنین از بین بردن لبه انزوای شما دارند.
Blair Witch VR Edition به شدت بر کاوش، کشف و حل معما متکی است. هیچ سلاح و جنگی وجود ندارد. قدم زدن میتواند گاهی با پرسه زدن بیهدف بسیار کند شود، که اگر تمرکزتان را از دست بدهید یا سرنخی را از دست بدهید، میتواند یک بازی ۶ تا ۸ ساعته را به چیزی طولانیتر تبدیل کند. بر اساس اقدامات انجام شده در طول بازی، چندین پایان وجود دارد، که باعث ایجاد انگیزه برای تکرارهای آینده می شود، به شرطی که بدانید کدام انتخاب به کدام پایان منجر می شود، در غیر این صورت خطر دوبار گرفتن همان پایان را دارید. انتخاب ها همیشه واضح نیستند.

حرکت و دستکاری موجودی/اقلام با استفاده عالی از کنترلرهای لمسی بصری است. برای من ذخیرهسازی بدن/جلیقه کمی ناخوشایند بود، مجبور بودم به پایین نگاه کنم و سعی کنم کالای درست را از روی جلیقهام بردارم. در واقع، این همه تعاملات ظریف اقلام و موجودی است که واقعاً با قرار دادن بازیکن در بازی، نسخه VR را از بازی اصلی متمایز می کند، بنابراین همه عناصر ترسناک را تشدید می کند. یک مجله تمام اکتشافات و عناصر داستان شما را ثبت می کند، اما از آنجایی که بازی می تواند در 2-3 جلسه تمام شود، احتمالاً هرگز نیازی به ارجاع آن نخواهید داشت.
من از اینکه چقدر این بازی در VR خوب ظاهر شد، تحت تأثیر قرار گرفتم، و اگر صحنه های برش صفحه سینمای دوبعدی نبود، می توان باور داشت که این بازی همیشه برای VR در نظر گرفته شده بود، به خصوص زمانی که برخی از هیولاها می توانند شما را به سادگی با نگاه کردن به آنها بکشند. اینکه مجبور باشید بدن خود را به صورت فیزیکی بچرخانید و چشمان خود را برای زنده ماندن برگردانید، مفهومی دلخراش است که فقط در VR قابل دستیابی است. این نسخه جدید Rift از نظر کیفیت و راحتی بسیار برتر از Quest Edition است و اگر از ترس VR لذت می برید، از طرفداران فرنچایز Blair Witch هستید یا فقط می خواهید یک سگ عالی را در VR نوازش کنید، قطعا ارزش بررسی را دارد. پسر خوب کیه؟
