بازیهای بقا دسته سختی هستند. نیاز به زمان، تلاش، حافظه عضلانی و پشتکار برای از بین بردن ظاهر بیرونی آنها. جهنم سبز تفاوتی ندارد. این نه تنها توجه شما را می طلبد، بلکه تمرکز و تمایل شما را برای عبور از سختی های اولیه خود می طلبد. چند بار نزدیک بود که کلاً آن را کنار بگذارم. اما پسر خوشحالم که به آن گیر دادم.

جهنم سبز یک بسته غافلگیرکننده غافلگیرکننده با حالت داستانی جذاب، عمیق و عمیق، همراه با مکانیک های پیچیده و دقیق و حس غوطه وری باورنکردنی است. در حالی که مطمئناً مشکلات خود را با دروازه باز کردن مبهم و توپشکنی و برخی ارائههای عجیب و غریب به دلیل بودجهاش دارد، با این وجود ثابت میکند که ارزش شکستن دارد. اگر از طرفداران بازیهای بقای هاردکور هستید، واقعاً در انتظار شما هستید.
هنگامی که در بیابان آمازون گیر افتاده اید، قهرمان داستان شما، جیک هیگینز، باید با محیط جنگلی جدید خود سازگار شود و در عین حال از خطرات متعددی که در هر جهت در کمین هستند اجتناب کند. داستان به خودی خود کاملاً جبرانی آغاز می شود، با برخی از دیالوگ های ظاهراً مبهم و ناخوشایند بین جیک و همسرش، میا، که ظاهراً داستانی جزئی را با مخاطرات مهم کمی تنظیم می کند. با این حال، همانطور که من بودم، فریب نخورید. داستان Green Hell در نیمه دوم به سرعت شروع می شود، زیرا شما شروع به کشف راز آنچه در این جنگل ناخوشایند می گذرد، می کنید.
در اینجا اسپویلر وجود ندارد، اما استفاده از ayahuasca، یک ترکیب توهم زا در زندگی واقعی، برای جمع آوری اطلاعات بیشتر و درک رویدادهای کاوش شما بسیار خوب ساخته شده است. علاوه بر این، بازی به برخی از قلمروها و موضوعات بسیار عمیق و تاریک می پردازد. ماهیت تجاوز تمدن ها به قبایل آمازون به ویژه در خط مقدم قرار دارد، اما همچنین در موضوعات روایی دیگر درباره نقش داروها، بیماری، مرگ و پیگیری بی وقفه پیشرفت به نفع اطرافیانمان می آمیزد. این سوال مطرح میشود که به چه قیمتی ممکن است همه اینها به همراه داشته باشد و آیا عواقب پیشبینی نشده ارزش ریسک کردن را دارد یا خیر.
جالب است که هر چه بیشتر به یادداشتهای زمینهای اولیه Green Hell توجه کنید، احتمالاً به نیمه دوم آن وصل خواهید شد. حیف است که نمی توانم بیشتر در مورد این موضوع توضیح دهم بدون اینکه تأثیر کلی داستان آن را خراب کنم. اما میتوانم به شما بگویم که با انتشار تیتراژ، من واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم، و این چیزی بود که من مطلقاً هیچ انتظاری برای بازی در این بازی نداشتم. اساساً روایت بسیار خوبی دارد و بدون شک باید حالت داستانی آن را با ذهنی باز بازی کنید.

همانطور که قبلا ذکر شد، در واقع رسیدن به نقطه قدردانی از روایت، تلاشی عظیم است. جهنم سبز هیچ عذرخواهی نمی کند که شما را در وسط نمایش ضرب المثل رها کرده است. یک آموزش Quickfire اصول اولیه ساختن آتش، ترمیم زخم و تعامل با جهان را به شما آموزش می دهد. با این حال، این به سختی، به سختی، سطح اعماق بسیاری از مکانیک ها، قطعات متحرک و پیچیدگی های بازی را خراش می دهد. به اندازه کافی خنده دار، من در واقع فراموش کردم که ساختن یک آتش، و کاردستی عمومی، دو مکانیک مجزا در اولین تلاش من در کمپین هستند، به این معنی که چوب ها را در منوی کلی کاردستی می کوبیدم و فکر می کردم که چرا خیس می شوم، یخ می میرم و از گرسنگی رنج می برم. با وجود داشتن تعداد زیادی حلزون برای پختن.
مقدمه بی رحمانه است. شما بدون ابزار، آیتم، غذا، آب تمیز یا حتی وسیله ای برای نجات بازی خود شروع می کنید. شما باید در محیطی از خود محافظت کنید که کاملاً حس انزوا، ترس و ناامیدی را در خود جای دهد که فردی که در جنگلی عظیم بدون چمباتمه زدن چیزی احساس میکند. 4-5 تلاش اول من برای شروع حالت داستانی با سم (مارهای حرامزاده)، تب، انگل ها و یک قبیله سرکش به پایان رسید. بسیار ناامید کننده بود، و من به سرعت متوجه شدم که آیا ارزش ادامه دادن را دارد یا خیر.
اما من این کار را انجام دادم و در اجرای بعدی تصمیم گرفتم از تلاش برای بازی در جهنم سبز با قوانین خودم دست بکشم و شروع به توجه به قوانین آن کنم. دینامیک کاملاً تغییر کرد. با استفاده از دفترچه یادداشت (راهنمای دستی شما برای همه چیز، از تهیه دستور العمل ها، ردیابی عینی و همه چیزهای بین آن)، برای خودم یک کمپ موقت کامل با یک کلبه (که امکان صرفه جویی را فراهم می کند)، یک آتش (بعد از اینکه متوجه اشتباه قبلی ام شدم) ساختم. ) و چند ابزار.
از شما انتظار می رود که تمام منابع خود را برای ساخت ابزار جمع آوری کنید. بنابراین، قطع درختان، هک کردن گیاهان، یافتن منابع غذایی و ابزاری برای داشتن آب آشامیدنی تمیز، همه ضروری است. این بازی به شما هیچ راهنمایی نمیکند، شما باید خودتان با استفاده از دفترچه یادداشتتان به این موضوع پی ببرید و به سادگی منطقی بازی کنید که انگار واقعاً سرگردان شدهاید. هنگامی که از قوز اولیه عبور کردم، متوجه شدم که این جهت برای جهنم سبز چقدر غوطه ور و موثر است.

خود جنگل مملو از موجودات، حیات وحش، گیاهان و جانوران است. که همگی اهداف و کاربردهای متفاوتی دارند. من از این که چگونه این سیستم ها همچنان پیچیده به نظر می رسند شگفت زده شدم. آیا می خواهید آب تمیز دریافت کنید؟ با استفاده از سنگ، نارگیل را از درخت پایین بیاورید، آن را با تبر به دو نیم کنید، داخل آن را بخورید و از پوسته آن برای جمع آوری آب باران استفاده کنید. فکر می کنید دو مورد باید با هم ترکیب شوند تا یک ابزار جدید را تشکیل دهند؟ آنها را با هم در منوی کاردستی قرار دهید و ببینید چه اتفاقی می افتد. نمی توانم به شما بگویم که وقتی فهمیدم راه حل تمام نیازهای من به آب تمیز را می توان با خوردن نارگیل حل کرد چقدر هیجان زده شدم.
با کشف حیوانات، گل ها، مکان ها و اشیاء مورد علاقه بیشتر در بیابان، دستور العمل های بیشتری به دفترچه یادداشت شما اضافه می شود و گزینه های بیشتری در دسترس قرار می گیرد. در نهایت، میتوانید کمپهایی با کلبهها، حصارها، آتشدانهای بادوامتر، قفسههای خشککن، دستگاههای تقطیر آب، تلههای حیوانات و موارد دیگر بسازید. گزینه ها گسترده و از جهاتی بسیار زیاد هستند. در حالت داستانی، همه اینها کاملاً ضروری نیستند، و تا حد زیادی میتوانید بدون ساختن بیشتر موارد موجود، از پس آن برآیید. با این حال، در حالت زنده ماندن، شما آزاد هستید که به ساختن و گسترش به دلخواه خود ادامه دهید. با وجود چنین گزینههایی که در اختیار دارید، در صورت تمایل میتوانید ساعتها به کار دستی ادامه دهید.
کاردستی، پخت و پز، مدیریت اقلام و مراقبت از بیماری ها همه در زمان واقعی انجام می شود. بنابراین اگر در حال حاضر توسط زنبورها، عقرب ها یا حتی جگوار مورد حمله قرار می گیرید، هیچ مهلتی برای اصلاح خود وجود ندارد. شما باید دائماً از هرگونه بیماری مانند موارد واضح ذکر شده مانند تب، انگل (بچه ها آب کثیف ننوشید!)، زالو و بثورات را آگاه کنید. اما شما همچنین باید از آنچه مصرف می کنید و با چه چیزی در حال تعامل هستید آگاه باشید. انواع نادرست قارچ ها یا میوه ها ممکن است باعث مسمومیت غذایی شما شود و سلامت و استقامت شما را از بین ببرد. مصرف غذای خام بهطور قابلتوجهی شما را آشفته میکند و میخکوب شدن با سم مار، عقرب یا وزغ، عملاً حکم اعدام بدون گیاهان دارویی است. شفا از طریق یک گزینه منوی درون بازی انجام می شود، جایی که هر اندام روی بدن خود را اسکن می کنید و سپس گیاه یا بانداژ مناسب را اعمال می کنید.
صحبت از سیستم منو شد. مثل جهنم (سبز) سخت است. کاملاً واضح بود که این بازی با در نظر گرفتن گزینه های مختلف رایانه شخصی به جای کنترلر محدودتر طراحی شده است. با این حال، جهنم سبز به نوعی باعث می شود که علیرغم اینکه چقدر باید در آن فشرده شود، کار کند. ساخت و مرتب کردن موجودی نیز می تواند دست و پا گیر و خسته کننده باشد، زیرا احساس بی نظمی و ناخوشایندی می کند، به خصوص اگر در تنگنا هستید و نیاز به تهیه آن دارید. کاری که به سرعت انجام می شود معلوم شد تمساح ها منتظر نمی مانند تا من نیزه ام را بسازم تا با آن بکشم، چه کسی می دانست؟

4 متر اصلی نگهدارنده رزق و روزی وجود دارد که باید همیشه از آنها آگاه باشید که از طریق ساعت دستی شما ردیابی می شوند، که قطب نما و زمان روز شما را نیز نگه می دارد. برای اینکه در شرایط عالی بمانید، باید پروتئین، کربوهیدرات، هیدراتاسیون و چربی کافی را متعادل کنید، که به این معنی است که به یک رژیم غذایی متعادل نیاز دارید.
علاوه بر این، خواب و سلامت عقل برای حفظ عملکرد مؤثر شما ضروری است. اگر عقل شما به اندازه کافی پایین بیاید، شروع به شنیدن صداها می کنید، بینایی شما مختل می شود و حتی ممکن است شروع به دیدن تهدیدهای خیالی کنید. این واقعاً نگران کننده است و شنیدن فریاد در دل شب در دل جنگل همانقدر که به نظر می رسد وحشتناک است. ترفند این کار تا حدودی از بین رفت، زیرا پس از چند دقیقه تحریفات حسی تکرار می شوند و درخشش خود را به عنوان رویدادهای ترس آور از دست می دهند. با این حال، در ابتدا بسیار آزاردهنده است و قطعاً باعث ایجاد چند ترس برای افراد ضعیف می شود!
سخت است بگوییم در جهنم سبز خوش گذشت، به همان معنا سخت است که بگوییم کوبیدن به دیوار با سر راه موثری برای خوابیدن است. من مطمئناً متوجه شدم که در ریتم جمع آوری، کاردستی، شکار، ساختن و زنده ماندن قرار گرفته ام. در یک نقطه، من چند ساعت را از دست دادم و یک کمپ عالی با همه چیزهایی که احتمالاً نیاز داشتم، درست کردم. گرچه جهنم سبز ایده های دیگری دارد، زیرا در حالت داستانی دائماً تهدیدات جدیدی را معرفی می کند. هرگز کاملاً به شما اجازه نمی دهد که ساکن شوید، از شما می خواهد که امنیت اردوگاه هایی را که ایجاد کرده اید را پشت سر بگذارید، وارد یک وصله جدید که نمی دانید، شما را مجبور می کند همه چیز را از نو شروع کنید. ممکن است خوب نباشد، اما این احساس انزوا و ناراحتی مداوم را با تمایلش به زور شما را از منطقه راحت خود حفظ می کند.
به طور باورنکردنی، Creepy Jar موفق شده است دنیای بازی بسازد که در آن مطلقاً همه چیز برای کشتن شما آماده است، و با این حال شما هنوز احساس می کنید که مجبور هستید به کاوش برای چیزهای دیگری که هنوز کشف نکرده اید (که احتمالاً شما را نیز می کشد) ادامه دهید. انبوهی از پیشنهادات دشوار وجود دارد، که از چالش کم به هیچ افزایش مییابند به «اوه مسیح من، کدام روانی مازوخیست میخواهد این را بازی کند؟!». همچنین به خاطر گنجاندن یک گزینه سفارشی که در آن می توانید ویژگی های دشواری را با هم ترکیب کنید و تجربه خود را مطابق میل خود تنظیم کنید، سپاسگزاریم. نمی خواهید نگران غذا یا آب باشید؟ خاموشش کن. از آن مارهای مزاحم که پاشنه پای شما را نیش می زنند متنفرید؟ از بین آنها برو
در حالی که حالت داستان برای من برجسته بود. کسانی که به دنبال قابلیت پخش مجدد طولانیمدت هستند، آن را در حالت بقا و در چالشها پیدا میکنند، که یک هدف مشخص و یک محدودیت زمانی برای انجام آن در اختیار شما قرار میدهد. بیش از ده ها ساعت دندان های خود را در آن فرو می برند. یک حالت چند نفره آنلاین نیز وجود دارد، هرچند باید اعتراف کنم که این بخش اصلاً برایم جالب نبود، بنابراین خودم زیاد در مورد آن کاوش نکرده ام.

جهنم سبز مطمئناً در اطراف لبه ها در مناطق نیز خشن است. برخی از انیمیشنها مانند قطع درختان میتوانند خندهدار به نظر برسند – ببخشید جناس – چوبی. بافت پاپ این بیداد می کند و متوجه خواهید شد که درختچه ها، درختان و سایر سبزی ها به سختی چند متر جلوتر از شما به طور جادویی جلوی چشمان شما ظاهر می شوند. با وجود این، هرگز واقعاً من را از غوطه ور شدن این تفریحات آمازیونی که بی نقص ساخته شده بود بیرون نکشید. همیشه احساس میکردم که تا زانو در منجلاب افتادهام، برای زنده ماندن تلاش میکنم و برای هر پیروزی کوچکی میجنگم. محدودیتهای فنی و گرافیکی جزئی هرگز تجربه من را آزار ندادند، اما وجود دارند. نکته قابل توجه چند منطقه باز مجلل بعداً است که واقعاً حس کاوش باز در یک فضای وسیع را به تصویر می کشد.
در کل، من کاملاً مطمئن نیستم که در مورد جهنم سبز چه احساسی دارم. من را کاملاً در هم شکست، مجبورم کرد سبک بازی خود را تطبیق دهم و با خوشحالی، ظاهراً برای سرگرمی خودش، مرا از هم جدا کرد. اما در حال حاضر، فکر می کنم این دقیقاً همان چیزی است که در نظر گرفته شده است. این بازیای نیست که بتوانید به بازی دیگری بروید و اگر میخواهید موفق شوید و بیشترین بهره را از آن ببرید، خیلی بیشتر از شما میخواهد. از برخی جهات، من واقعاً احترام میگذارم که علیرغم اینکه کاملاً برای من نیست، یک بازی بقای فوقالعاده طراحی شده است که به طرز تحسینآمیزی و بدون عذرخواهی به دیدگاه خود پایبند است.
اگر عاشق سیمهای بقا هستید، Green Hell مکانیکها و گزینههای باورنکردنی عمیق را در اختیار شما قرار میدهد تا با آنها بازی کنید تا آمازون را متعلق به خودتان کنید. برای دیگرانی که کمتر تجربه کرده اند یا در این ژانر تازه کار هستند، فقط حواستان باشد که جهنم سبز شما را وادار می کند قوانینش را رعایت کنید. با ذهنی باز و تمایل به یادگیری وارد شوید، با این حال، پاداش زیادی دریافت خواهید کرد.