Gunnhildr یک بازی تیراندازی اول شخص شبیه به سرکش است که در یک نسخه علمی تخیلی از اساطیر نورس اتفاق می افتد. دقیقاً شما در حال بازی در یکی از نه قلمرو، Niflheim خانه هل هستید که توسط هل دختر لوکی اداره می شود. شما به عنوان یک جنگجوی مجازات شده بازی می کنید که در هل فرستاده شده و زندانی شده است. با کمک یک تاجر مرموز، بارها و بارها فرار می کنید تا راه خود را بیرون بیاورید. این بازی که اخیراً در دسترسی اولیه منتشر شده است، تنها یک رئیس در نوشتن این بررسی دارد. در هر بخش، مشکلات دسترسی اولیه را با موضوعاتی که پوشش میدهم برجسته میکنم.

گیمپلی Gunnhildr ساده است، زیرا شما در پیچ و خم اتاقهایی که پشت سر شما قفل میشوند میروید تا دشمنان تخمریزی کنند. شما توسط نماد رئیس بر روی درها و جهتی که باید بروید هدایت می شوید. ارتقاها توسط دشمنان از طریق قطره ها و سینه هایی به دست می آیند که می توانند شامل ارتقاهایی باشند که بازیکن برای باز کردن آنها پول پرداخت می کند. ارزی که جمع آوری می کنید کریستالی به نام هالیت است. پس از کشتن هر رئیس یا مرگ خود، بازیکن به سلول خود بازگردانده می شود تا دوباره شروع کند. تاجری که شما را راهنمایی می کند و با شما صحبت می کند، اینجا خواهد بود تا هالیت اضافی را خرج کند. ارتقاء از طرف تاجر، درصد سود هیئت مدیره از تمام جنبه های بازی با چند علاقه مندی است. این شامل کل آسیب های انجام شده، سرعت، خنک شدن و سپرها می شود. ارتقاهایی که روی دشمنان یافت می شوند، ارتقاءهای کمتر اما انباشته ای دارند. توانایی هایی که به بازیکن داده می شود عبارتند از یک خط تیره مانند جاخالی دادن و یک پرش دوبل. اگر بازیکن در طول دویدن یکی را پیدا کند، می تواند یک قلاب چنگ زدن به دست آورد. غوغا عمدتاً یک ضربه کوبنده انجام می دهد، اما می تواند برای انعکاس پرتابه ها نیز ضربه بزند. هالیت نقش مهم دیگری را ایفا می کند زیرا برای شارژ مجدد سپرهای شما پس از تکمیل یک اتاق استفاده می شود. از دست ندادن سپرها به این معنی است که شما با حفظ آنچه به دست می آورید پاداش می گیرید. مشکلات دسترسی زودهنگام شامل ارتقاهایی است که بیشتر از آنچه من میخواهم 0% افزایش میدهند. این یک خطایی نیست که آنها در واقع می گویند و 0٪ درصد پاداش می دهند.

سلاحهای موجود در Gunnhildr دارای انواعی هستند که دارای افسونهای تصادفی بر روی سلاحها هستند تا آنها را از بین ببرد. بارگیری مجدد وجود ندارد، اما سیستم گرمایشی دارند. شلیک اسلحه در حالی که بیش از حد گرم است، هالیت شما را تخلیه می کند. پنج نوع موجود در بازی بر پایه تپانچه، تفنگ، تفنگ ساچمه ای، راکت انداز و تفنگ تک تیرانداز ساخته شده اند و می توانید همزمان تا دو سلاح را حمل کنید و آیتم هایی را به دست آورید تا افسون دیگری به تفنگ خود اضافه کنید. افسونها افکتهای عنصری اضافه میکنند، چند شات اضافه میکنند، به کاراکتر شما علاقهمند میشوند که خنککردن خط تیره یا آسیب اضافی نارنجک است. مشکلات دسترسی زودهنگام علاوه بر اشکالات واقعاً در آن زمان روی سلاح ها ظاهر می شود. تپانچه ها بهترین سلاح هستند زیرا در صورت شلیک چندتایی، آسیب بیشتری نسبت به تفنگ های تک تیرانداز وارد می کنند. حتی تفنگ های ساچمه زنی براق. به نظر می رسد سیستم گرمایی که با آسیب مخلوط شده است خوب نیست. بارها احساس میکردم که آسیب تفنگهای ساچمهای یا راکتانداز نادیده گرفته میشود، زیرا یک شلیک از تپانچه آسیب بیشتری نسبت به یک تفنگ ساچمهای در برد نقطه خالی داشت. به نظر میرسید که اثرات انفجاری با اشکال مواجه شدهاند، زیرا بیشتر دشمنان از آسیب موشکانداز من مصون هستند. بیشتر اوقات، من فقط یک بار می توانستم قبل از داغ شدن بیش از حد آن عکس بگیرم تا در نهایت هیچ اتفاقی نیفتد. تفنگها همچنین احساس میکنند خیلی سریع داغ میشوند و سرعت پرتابهای پایینی نسبت به سایر سلاحها دارند که استفاده از آنها را عجیب میکند. نارنجک ها از این مسائل و همچنین آسیب نارنجک به هر چیزی رنج می برند، اما چیزی که منفجر می شود گمراه کننده به نظر می رسد. قابل توجه بودن نارنجک های سیاهچاله و نارنجک های یخ زده. نه تنها میتوانستم گاهگاهی میدانهای نیرو را از درهای قفل شده حذف کنم، بلکه نارنجکهای سیاهچاله آسیبی را که ادعا میکردند، وارد نمیکردند، و اثرات یخ، دشمنان منجمد را تا زمانی که ذوب میشدند، از آسیب مصون میداشتند. این برای تنها رئیس بازی بسیار آزاردهنده بود، زیرا انجماد باس او را در برابر آسیب مصون میسازد، در حالی که دشمنان هنوز به صورت امواج در حال تخم ریزی هستند تا از او محافظت کنند.

دشمنان در آن زمان احساس عمومی میکنند، زیرا شما مینیونهای غوغا با سرعت آهسته، یک نوع غوغا بزرگ و سخت، یک تفنگدار، یک نارنجکانداز ضعیف و یک برجک دارید. من احساس میکنم فعلاً خوب هستند، اما بدم نمیآید که آنها اقدامات دیوانهوار بیشتری انجام دهند. انتقاد از دشمنان واقعاً سخت بود زیرا سلاح ها هنوز صیقلی نشده اند. من بدم نمی آید ببینم همان دشمنان از همان سلاح های قدرتمندی استفاده می کنند که می توانند رها کنند. اتاقها را میتوان پر کرد، با گیاهان یا اشیایی که میتوانند به شما و دشمنانی که بیشتر از دشمنان نگرانشان بودم، آسیب برسانند. گاهی اوقات احساس میکردم میتوانم بیحرکت بایستم و منتظر بمانم تا دشمنان به سمت من بیایند، مگر اینکه یکی از بچههای بزرگ تخمریزی کند.

سبک بازی بد نیست، اما احساس می کنم دشمنان و محیط بیش از حد با هم ترکیب می شوند. دشمنان و اتاق ها می توانند از رنگ های مشابه استفاده کنند. داستان و احساس پایهای عالی برای پیشرفت میسازد، و من احساس میکنم که Gunnhildr میتواند در نهایت به یک تیرانداز سرکش تبدیل شود. اکثر مشکلات احساس می کردند که بازی برای سلیقه من خیلی زود دسترسی است. من احساس میکنم برداشتهایی که به دست آوردم گمراهکننده هستند و بسیاری از جنبهها هنوز پاک نشدهاند. من احساس نمیکنم که در بیشتر بازیهای پایه ناتمام، و حتی سلاحهای پایینتر احساس میکردم، تجربهای داشتم. این پایه کاملاً برای چیزی عالی وجود دارد، اما من احساس میکنم که دسترسی به آن خیلی زود است، حتی برای امتحان کردن. اگر می خواهید یک تیرانداز سرکش می خواهید، مطمئناً مراقب این عنوان باشید.