SpellForce 3: Fallen God دومین بسط مستقل برای میکس RTS/RPG SpellForce 3 است که اولین آن Soul Harvest است. پس از جنگهای خلوص و عواقب آن که جوامع الفهای تاریک و دورفها را تکان داد، بازیکنان میتوانند به Eo برگردند تا ترول بودن در دنیای SpellForce را تجربه کنند.
و مستقیماً از ابتدا، این یک چیز آسان نیست. ترول ها کار سختی دارند: الف ها به خاطر عاج هایشان توسط الف ها شکار می شوند، به بردگی اورک ها برده می شوند و توسط یک بیماری مرموز که فقط به نام “پوسیدگی” شناخته می شود – محو می شوند – که احتمالاً مربوط به Bloodburn از بازی اصلی است.
علاوه بر موارد فوق، قبیله شما به تازگی رئیس افسانه ای خود، پدر قهرمان داستان را از دست داده است. اکنون این وظیفه شماست که تعداد رو به کاهش قبیله Moonkin را به امنیت هدایت کنید – اگر بتوانید آن را پیدا کنید، یعنی.

در SpellForce 3، شما کنترل Akrog را به دست میگیرید، یک ترول جوان که مسئولیت قبیله رو به کاهش و برادر کوچکترش را بر دوش دارد. آکروگ همان قدرت افسانهای را که پدر و برادرش نواگ را از بقیه قبیلهاش متمایز میکرد، ندارد. او همچنین داناترین یا باتجربه ترین ترول در اطراف نیست، و در هر مرحله توسط هم خانواده های بزرگتر و افراد مورد اعتمادش که هنوز او را به عنوان رئیس نمی بینند مورد بازجویی و مشاوره قرار می گیرد.
با این حال، آکروگ هدیه خود را از موگوا، الهه ماه ترول ها، دارد. او می تواند صدای ارواح را بشنود – یا اینطور باور دارد. البته، از طریق کمپین خواهید دید که توانایی های او بسیار بیشتر است.
هنگامی که قبیله مونکین ریشه کن می شود و از سرزمین هایشان تعقیب می شود، آکروگ و مشاوران مورد اعتمادش مجبور می شوند با یک جادوگر مرموز الف که فقط به نام The Stranger شناخته می شود، معامله کنند. رئیس جوان باید یک خدای سقوط کرده را در یک قمار زنده کند تا بتواند قبیله او را نجات دهد و محافظت کند.
خدای سقوط کرده واقعاً یک فرد مستقل است. برخلاف Soul Harvest که ریشههای آن به شدت با کمپین داستانی بازی پایه در هم تنیده بود، دومین الحاقیه بیشتر یک اسپین آف است تا یک ادامه مستقیم.
ترول ها هرگز بخشی از جنگ های خلوص و درگیری بعدی بین انسان ها، الف های تاریک و دورف ها نبودند. داستان Fallen God بسیار شخصی تر و کوچکتر از حماسه SF3 و رمز و راز Soul Harvest است.
این کمپین جهانی سازی بسیار جدی انجام می دهد، که می تواند منجر به سکانس های گفتگوی طولانی غرق شود که گیم پلی معمول را قطع می کند. من از طرفداران پر و پا قرص داستانهای نژادهای هیولاهای غیر شیطانی هستم و به این توسعه اهمیتی ندادهام، اما میتوانم ببینم که بازیکنان دیگر در کجا آرزو میکنند که سرعت بهتری داشته باشد.

Fallen God از نظر عناصر RPG چند قدم به جلو برداشته است. علاوه بر سفارشی کردن شخصیتهای خود با تخصص و ویژگیهای انتخابی، میتوانید تواناییها و امتیازات بسیار متفاوتی با نژادهای «شکننده استخوان» Eo که در بازی اصلی و اولین بسط ارائه شده است، بیاموزید.
آکروگ و همراهانش توانایی های خاص خود را دارند. به عنوان مثال، زازکای زیرک میتواند به درون حفرههای باقیمانده از حیات وحش محلی برود و در سمت دیگر ظاهر شود تا کمی ویرانی ایجاد کند یا کاوش کند. مون-بلود نواگ، برادر کوچکتر آکروگ، قدرت بی نظیری دارد و می تواند دیوارها و درها را به هم بزند تا راه را برای مهمانی خود باز کند – با این حال، توله هزینه آن را با قفل شدن کامل از وضعیت Intellect می پردازد.
علاوه بر این، انتخاب های شما در طول کمپین بر مهارت ها و توانایی های همراهان شما تأثیر می گذارد. می توانید کاری کنید که نواگ بیشتر به قبیله اهمیت دهد و مهربان تر باشد که او را به باز کردن توانایی های تانک سوق می دهد. یا می توانید به او القا کنید که خود محور و تشنه به خون باشد و او را به یک مبارز دیوانه تبدیل کنید.
پایان کمپین نیز با تصمیمات Akrog تعیین می شود. آیا شما قبیله خود را نجات خواهید داد؟ یا آن را به سمت ویرانی هدایت خواهید کرد؟
سیستم غارت تغییر کرده است تا فانتزی بودن یک ترول بزرگ و حجیم را منعکس کند: دقیقاً مانند بازی پایه و Soul Harvest، شما سلاح ها و زره های مختلفی را برمی دارید. به جز این بار شما نمی توانید از هیچ یک از آن استفاده کنید: اسلحه های شکننده برای قبیله شما فقط یک اسباب بازی هستند و تقریباً در مورد زره نیز می توان گفت.
این بار باید به آهنگر در کمپ خود نزدیک شوید تا یافته های خود را برای منابع نجات دهید و سپس تجهیزات جدیدی از آنها ایجاد کنید. برداشتن اقلام “بنفش” و ناتوانی در انجام کاری با آنها احساس خوبی ندارد، حتی اگر از نظر نقش آفرینی فانتزی منطقی باشد.

ترول ها با رفتار عشایری خود، سبک بازی متفاوتی نسبت به سایر گروه های SpellForce 3 دارند.
این قبیله از یک منبع ویژه جدید استفاده می کند: قراضه. پس از ساخت ساختمان مربوطه، می توانید Scrappers را استخدام کنید. اگر انبوهی از قراضه در اطراف وجود دارد، میتوانید آن واحدها را برای برداشت آنها برای افزایش سریع منابع بفرستید.
اگر در جایی گیر کرده اید که انباشته های ضایعاتی وجود ندارد، که اغلب اتفاق می افتد، Scrapper ها شروع به تولید منبع با سرعت کمتری می کنند، اما به طور پیوسته با واگذاری به دستگاه خود.
روش ایجاد ارتش شما نیز با نژادهای SF3 و SF3:SH متفاوت است: ترولها واحد اصلی غوغا، Smasher را تولید میکنند، که سپس میتواند برای ارتقاء به یک کمپ ضربه زدن یا یک کمپ پرتاب فرستاده شود. می توانید واحد خود را چندین بار ارتقا دهید تا آنها را به نوع دیگری از جنگنده تبدیل کنید.
گروه ترولها به ضرر بخش RTS بازی عمل میکنند: به استثنای نقشههای میدان باز (نادر)، واحدهای شما میتوانند و به احتمال زیاد در مسیر یکدیگر قرار میگیرند و بخش بزرگی از ارتش شما را به گلوله میاندازند. / یا جلوگیری از رسیدن واحدهای غوغا به دشمن.
همین اتفاق حتی زمانی که شما فقط 4 قهرمان خود را کنترل می کنید اتفاق می افتد (اگرچه می توان نواگ را واقعاً به عنوان دو یا حداقل یک و نیم به حساب آورد): برای شروع یک گفتگو یا تعامل با یک آیتم، کل طرف باید در اطراف قرار گیرد. آی تی. که با توجه به اندازه آنها بسیار مشکل است!

در مجموع، Grimlore Games موفق شد یک مسابقه فوقالعاده متفاوت را هم در RPG و هم در بخش RTS بازی ایجاد کند. با این حال، برای من احساس میکردم که Fallen God بسیار بیشتر مبتنی بر RPG است و اغلب از عناصر RTS بازی استفاده نمیکند. اغلب احساس می شد که بخش RTS به عنوان یک فکر بعدی اضافه شده است.