SpongeBob SquarePants: The Cosmic Shake شبیه بازی گذشته است، چه خوب و چه بد. این یک حرکت نوستالژیک در سطوح مضمونی است که بیشتر از یک تور پلتفرم دیگری از طریق Bikini Bottom الهام گرفته شده است. این کار بسیار خوبی است که نشان میدهد چرا افرادی که با باب اسفنجی بزرگ شدهاند این نمایش را دوست داشتند و چرا مردم هنوز هم آن را دوست دارند. در بهترین حالت، گیمپلی بسیار سرگرمکننده است، اما در بدترین حالت، بیاهمیت کسلکننده است. این، همراه با چند باگ، مانند یکی که باعث شد موسیقی به طور کامل ناپدید شود، یا سه تصادف سختی که من تجربه کردم، آخرین ماجراجویی این اسفنج را از چیزی فراتر از حد معمول جلوگیری می کند.

فالگیر پری دریایی کاساندرا در بیکینی باتم است و به باب اسفنجی و پاتریک شیشه ای از صابون حباب جادویی می دهد که شکاف های چندگانه زیر آب را باز می کند و هرج و مرج را در بیکینی باتم به ارمغان می آورد. این وظیفه باب اسفنجی است که دوستانش را با بازدید از دنیاهای مختلف نجات دهد تا شهر را به شکوه سابق بازگرداند. این مکانهای مضمون، باب اسفنجی را به ماجراجوییهای دزدان دریایی، غرب وحشی، قرون وسطی و غیره میبرد. این سطوح جزو نکات برجسته تقریباً 10 ساعته من با The Cosmic Shake بود. Purple Lamp در بازآفرینی دنیای باب اسفنجی در این بیومهای مضمون، کار بزرگی انجام میدهد، و دیدن شخصیتهای کلاسیک مختلف در آنها بسیار زیبا بود.

آقای کرابز در دنیایی با مضمون دزدان دریایی یک کورس تشنه پول است، در حالی که خانم پاف مدرسه اسب سواری در غرب وحشی را اداره می کند. صداپیشگی بازیگران سریال این شخصیتها، به هر تعاملی حس برتری میبخشد. و شاید از قضا، بهترین نوشته در بازی، اثر اصلی Purple Lamp باشد، با موارد متعددی که باعث خنده من شد (ساده لوح بودن علامت تجاری پاتریک که برجسته بود). با این حال، وقتی چراغ بنفش ارجاعات خاصی به نمایش باب اسفنجی شلوار مربعی نشان داد، من یا خسته شدم یا از نوشتن کاملاً آزرده شدم. شنیدن باب اسفنجی در حال خواندن آهنگ پیتزای Krusty Krab، یک صدای غیر کنایه آمیز، چند بار اول زیبا بود، اما شنیدن خواندن او به طور تصادفی در حالی که من برای دهمین بار در اطراف یک فیلم سینمایی هالیوودی ایستاده بودم، چیزی جز این نیست.

بازی پلتفرم در The Cosmic Shake به صورت ابتدایی شروع می شود و به پایان می رسد، اما من اهمیتی نمی دهم – برای کودکان، این سطح از دشواری مناسب به نظر می رسد. من می پرم، سر می زنم، بادی اسلم می کنم و کاراته از طریق سکانس های ساده پلتفرمینگ به راه می افتم و با یک سیستم رزمی به همان اندازه ابتدایی، دشمنان را شکست می دهم. من این کار را با استفاده از یک تاب توری معمولی برای گرفتن چتر دریایی، اسلم بدن باب اسفنجی یا ضربه کاراته انجام می دهم. مبارزه در طول بازی قابل توجه نیست. مگر اینکه مجبور به انجام آن شوم، فقط کسانی را که نیاز دارم شکست می دهم و ادامه می دهم.

وقتی با موجودات ژلهای از چندجهانی مبارزه نمیکنم، ژلههای پراکنده در هر سطح و درون جعبههای تیکی را جمعآوری میکنم، که از آن برای خرید یکی از دوجین لباس استفاده میکنم، یا در حال ردیابی سکههای طلا، طلایی هستم. کفگیر یا چیز دیگری عبور از اهداف اصلی هر سطح بسیار آسان است – به اینجا بروید، این کار را انجام دهید و در پایان با یک رئیس مبارزه کنید. اما اهداف جانبی از ساکنان مختلف Bikini Bottom دلیلی برای بازگشت به هر سطح برای جمعآوری بیشتر میکند، و اینجاست که من بیشترین چالش را پیدا کردم. با این حال، ای کاش این چالش بیشتر در اهداف اصلی وجود داشت.