در میان بازیهای مستقل، نمونههای زیادی وجود دارد که برخی از آنها تبدیل به کلاسیک میشوند، برخی از آنها به شما این امکان را میدهند که در خلأهایی که از تولیدات پرهزینه پیدا میکنید، اوقات خوشی داشته باشید و برخی دیگر را میتوانیم به عنوان یک تجربه متوسط توصیف کنیم. اما تعداد بازیهای موجود در بازار به قدری زیاد و سریع در حال افزایش است که به راحتی میتوانیم از بازیهای زیادی که میتوانیم فرصتهای گاه به گاه میدهیم چشمپوشی کنیم.
به همین دلیل سعی می کنم تا حد امکان لیست تماشای خود را گسترده نگه دارم تا از جمله “چطور این بازی را از دست دادم” کمتر استفاده کنم 🙂
سوزرین نیز مدتی در لیست تماشای من بوده است. من حتی این فرصت را داشتم که به عنوان بخشی از جشنواره Steam Game به نسخه نمایشی آن نگاهی بیندازم. با آزادی او این فرصت را پیدا کردم که پیش او برگردم. اکنون می توانم با شما در میان بگذارم که چه نوع تجربه ای ارائه می دهد.

تحولات شهری در ذهن من…
وقتی بند ناظم حکمت را در صفحه ابتدایی بازی می بینید، ناگزیر لبخندی بر لبان خود می آورید. اگرچه شرکت توسعه دهنده در آلمان واقع شده است، اما عمدتاً از نام هایی از کشور ما به ویژه موسس آن تشکیل شده است. این باعث شده تا برخی از جزئیات که برای ما آشنا هستند بتوانند جایگاه خود را در بازی پیدا کنند (این نکته ای است که می تواند لذتی را که از بازی به دست می آورید را افزایش دهد).
سوزرین؛ Sordland درباره یک کشور تخیلی است و در دهه 1950 اتفاق می افتد. ما بازی را با یک فصل کوتاه در مورد پس زمینه شخصیت ما Anton Rayne شروع می کنیم. در اینجا، شما با انتخاب هایی روبرو می شوید، از انتخاب هایی که شخصیت ما در دوران کوچکی انجام داد، تا اولین سخنرانی اش در دانشگاه، از نگرش او در جنبش های دانشجویی تا داستان ورود به سیاست، از زندگی عاشقانه اش تا زندگی تجاری اش. از دوستی گرفته تا رقابت و به نوعی با پاسخ هایی که می دهید رزومه راین را شکل می دهید. تمام انتخاب هایی که می کنیم در نهایت ما را به یک نقطه می رساند: رهبری حزب و ریاست جمهوری سوردلند.

درست پس از انتخابات، اولین وظیفه ما به عنوان رئیس جمهور یک تور گرم کردنی در قالب خوشامدگویی به مردم، ملاقات با تیم ما و بحث در مورد سیاست هایی است که در حوزه های مختلف در دوره آینده دنبال خواهیم کرد و شرکت در برنامه جشن در پایان روز در حالی که برنامه جشن در جریان است، صدای شلیک گلوله در خارج از کاخ شنیده می شود و فضا ناگهان متلاطم می شود. تیم امنیتی ما، خانواده، دوست صمیمی، دستیارمان و خانواده اش را به پناهگاه می برد و ابتدا سعی می کنیم اطرافیانمان را آرام کنیم و سپس سعی می کنیم بفهمیم چه اتفاقی افتاده است. در حالی که ما فکر می کردیم که آیا این یک سوء قصد در روز اول ما بوده است، معلوم شد که هدف نام دیگری بوده است. همزمان با خبر می شویم که یکی از نمایندگان شاخه سوسیالیست مجلس از شاعران سرشناس کشور مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شده است.
هنگام پرداختن به مسائلی مانند اقتصاد، مطالعات قانون اساسی جدید، سیاست خارجی، این موضوع از کجا آمده است؟ چه کسی پشت این ترور است؟ آیا این یک حادثه منفرد است یا اقدامی که آتش بزرگی را شعله ور می کند که کل کشور را فرا خواهد گرفت؟ سوالات جدید به بسیاری از سوالاتی که در ذهن شما طنین انداز می شوند اضافه می شوند. بنابراین جلوگیری از تشدید درگیریها بین جناح ناسیونالیست و جناح چپ در کشور به یکی از اولویتهای شما تبدیل میشود.

در بخشی که ما پسزمینه شخصیت خود را ایجاد میکنیم، بخشهایی وجود دارد که شامل حرکتهای حزبی و مبارزات انتخاباتی ما میشود که ما را به رهبری حزب هدایت میکند. در اینجا برخی از اصولی که در این فصل ها اتخاذ کردید و وعده های شما در دوره انتخابات آمده است، که ممکن است در تصمیماتی که بعد از تصدی مسئولیت می گیرید ظاهر شود. اگر بخواهید می توانید با گفتن اینکه من در انتخابات وعده قانون اساسی آزادی خواهانه تری را به مردم داده ام در این راستا گام بردارید یا می توانید با گفتن «دیروز دیروز بود امروز امروز» از تغییر دست بکشید و برای تداوم نظم مقرر».
رقابت آزاد در اقتصاد را در اولویت قرار می دهید یا سیاست های دولت گرا را ادامه می دهید؟ آیا ترجیح می دهید تاجران را خشنود کنید یا برنامه های سرمایه گذاری را برای توسعه مناطق نسبتا توسعه نیافته کشور برنامه ریزی کنید؟ فرض کنید تصمیم به سرمایه گذاری زیرساختی در مقیاس بزرگ گرفته اید، کار به همین جا ختم نمی شود. مناقصه را به کدام شرکت می دهید؟ نظر استادی را که در دانشگاه سخنرانی کردید و اکنون در کنار شما در مطالعات قانون اساسی جدید ایستاده است تا چه اندازه مورد توجه قرار خواهید گرفت؟ چگونه با مخالفان همکاری خواهید کرد؟
بیایید به سمت سیاست خارجی برویم. کشور همسایه که دقیقاً در کنار شما مشکل دارد، از ما میخواهد که روند پذیرش پناهندگان را راحت کنیم، اما شما در حال حاضر میزبان تعداد زیادی پناهنده از آنجا هستید، آیا سوردلند میتواند بیشتر رسیدگی کند؟ همسایه شمالی شما بسیار تهاجمی است و به کشورهای همسایه حمله می کند. او یکی از سفارتخانه های خارجی خود را در سوردلند بست و کنسول خود را بیرون کشید. در مرز نیز فعالیت دارد. شما یا استراحت کنید یا کنسولگری خود را ببندید. چه نیروهای خود را بسیج کنید و چه سعی کنید حمایت افکار عمومی جهان را پشت سر خود جلب کنید.
به این ترتیب می توانستم صفحات کامل را بنویسم. همانطور که می بینید، نکات زیادی در بازی وجود دارد که باید در نظر بگیرید و تصمیمات زیادی نیز وجود دارد که باید بگیرید. بسیاری از اینها در واقع ارائه مسائل جهانی است که در گذشته نزدیک یا امروز در یک داستان داستانی با آنها روبرو هستیم. سوزرین؛ این یک بازی است که از این جنبه نیز می تواند توجه شما را به خود جلب کند و به شما این امکان را می دهد که جملات خود را “من اینطور می کردم” را عملی کنید و نتایج را خودتان تجربه کنید.
مانند انتخاب از انتخاب ها
Suzerain به قول سازندهاش یک «بازی نقشآفرینی مبتنی بر متن» است. در واقع می توان گفت در سبک شبیه ساز سیاسی است. شما با وزرا، مشاوران و بوروکرات های مربوطه خود در مورد مسائل کشور مذاکره می کنید، یکی از گزینه های ظاهر شده را انتخاب می کنید و نتایج را دنبال می کنید. هر از چند گاهی با بازرگانان و شخصیت های سیاسی نیز ملاقات می کنید و در این مقاطع تصمیماتی می گیرید. از طرفی از مدیریت روابط با خانواده و دوستان خود غافل نمی شوید. به طور خلاصه، آنتون راین، رئیس جمهور Sordland چگونه بود، یک آزمایش دست اول ارائه شد 🙂
این واقعیت که این یک بازی مبتنی بر متن است ممکن است برخی را بیگانه کند. اما اجازه ندهید این شما را گمراه کند، در واقع نوید یک تجربه بسیار دلپذیر را می دهد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که به آن فرصت دهید. در این مرحله البته باید از جنبه های منفی بازی صحبت کرد.

مفید خواهد بود که قسمت آموزشی بازی را کمی دقیق تر نگه دارید، حداقل برای کسانی که تازه وارد این نوع بازی هستند.
اگر رابط کاربری کمی اصلاح شود بد نیست. چه خوب بود اگر کمی داده های بیشتری ارائه می شد، باید اقتصاد را در 10 خط دید و به آمار بودجه و رفاهی که هست اکتفا کرد.
تصمیم گیری به خصوص در ابتدا بسیار آسان است. یک جورهایی خوب است که از ابتدا به بازیکن فشار نمی آورند. اما از طرف دیگر، کسانی که این نوع بازی ها را دنبال می کنند، می توانند به دنبال آن استرس معمولی باشند. همچنین، اگر محرکی در مورد پیامدهای تصمیم ما وارد عمل نشود و در آینده با آن به عنوان یک پرش مواجه شوید، ممکن است واقع بینانه تر باشد، اما ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد. من شخصاً این سبک را دوست دارم، اما می خواستم توجه داشته باشم که همه آن را دوست ندارند یا اینکه همه نمی توانند فوراً با آن سازگار شوند.
اگر صداها در بازی گنجانده می شد، می توانست کمک قابل توجهی به اتمسفر بازی کند. لازم به ذکر است که ما در مورد یک استودیو کوچک و بودجه محدود صحبت می کنیم، بنابراین این نکته منطقی است. اما در قسمت موسیقی، زمانی که به سرعت تکرار می شود، بازی متاسفانه حداقل از نظر شنیداری عملکرد چندان درخشانی در جذب بازیکن از خود نشان نمی دهد. اما می توان گفت که از نظر بصری آن را جبران می کند، تصویرسازی شخصیت ها خوب است.