در سال 2005، گروه کوچکی از دانشجویان موسسه فناوری DigiPen، نرمافزار هستهای میمون را تشکیل دادند و بهطور مستقل پروژه ارشد خود را با عنوان Narbacular Drop به صورت آنلاین منتشر کردند. برخی از افراد بسیار مهم متوجه این موضوع شدند، اما مهمترین آنها رابین واکر توسعه دهنده Valve بود که آن را به رئیس Valve، Gabe Newell نشان داد، و او تمام تیم را استخدام کرد. دو سال بعد، آنها عنوانی را منتشر کردند که به شدت ایده های Narbacular Drop را گسترش داد و به سرعت اینترنت در حال رشد را منفجر کرد – پورتال کلاسیک مدرن (که اخیراً دوباره در نینتندو سوییچ منتشر شد!).
اگر بگوییم که Portal یک بازی تاثیرگذار است، یک دست کم گرفتن دراماتیک خواهد بود، که گوشه ای عجیب از دنیای Half-Life را زنده می کند و یکی از به یاد ماندنی ترین شخصیت های تاریخ بازی، یعنی AI GLaDOS بدخواه را به ما می دهد. این بازی که در یک مرکز علمی عجیب و استریل به نام دیافراگم میگذرد، بازیکنان را در یک سری از پازلهای خمکننده مغز قرار میدهد که از آنها میخواهد محیط خود را به گونهای دستکاری کنند که قبلاً در بازیها کاملاً دیده نشده بود.

Stubby Games یک توسعه دهنده مستقل است که در Burgess Hill، انگلستان مستقر است و ممکن است بپرسید که Portal دقیقاً چه ارتباطی با آنها و پروژه آنها دارد. اگر تریلر را دیده اید یا نسخه ی نمایشی آن را بازی کرده اید، ممکن است تصور کنید که بازی الهام زیادی گرفته است. اما بهعنوان کسی که بازی را انجام دادهام، در عرض چند ثانیه پس از فشار دادن «شروع» میتوانم تشخیص دهم که مرکز آنتروپی برای دو چیز اینجاست – یکی، اینکه یک بازی معمایی عالی باشد، و دوم، ادای احترام به یک بازی کلاسیک.
شما بازی را با بیدار شدن در یک مرکز مخروبه به نام «مرکز آنتروپی» شروع میکنید، بدون اینکه به یاد بیاورید که چگونه به آنجا رسیدهاید، دهانهای که آشکارا یادآور پورتال 2 است. با این حال، اینجا هیچ مربی بدخواه شما را به جلو هل نمیدهد – در عوض، شما انگیزه پیدا کردن این است که چگونه به اینجا رسیدید. سپس، پس از چند پازل ابتدایی بلوک و دکمه، با دستگاه Entropy Device مواجه می شوید، تفنگی که می تواند اشیاء خاصی را در تایم لاین خود تا سی ثانیه به عقب بپیچد..

آنچه در ادامه میآید تقریباً شش تا هشت ساعت حل معماهای رضایتبخش، تخیلی و لذتبخشی است که در پیچ و خمهای یک مرکز علمی که به نظر میرسد بسیار بسیار مهمتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور میکنید، حرکت میکنید. من عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته ام که روش هایی که برای حل هر پازل باید به کار می بردم به روشی انجام می شد که قبلاً هرگز بازی نکرده بودم. بیش از یک بار، این جمله به یاد من افتاد، “اکنون شما با پورتال ها فکر می کنید.”
تعداد زیاد مکانیکهای مختلف در حال بازی و پیچیدگی مکانیک پیچشدن پایه باعث میشود که همه چیز همانطور که باید کار میکند، چشمگیرتر میکند. مطمئناً، چند بار متوجه شدم که یک مکعب پرش آنطور که احتمالاً باید به من برخورد نمی کند، اما نود و نه درصد مواقع، هر مکانیک بی عیب و نقص کار می کرد.
متأسفانه نمیتوانم همین را برای خود بازی بگویم – در حالی که The Entropy Center بسیار خوب به نظر میرسد (در حال حاضر تقریباً به خوبی Portal 2 زمانی که آن بازی منتشر شد)، واضح است که موتور رندر PS5 اغلب در تلاش بود تا با چرخش دوربین همراه باشید من اغلب دوربین را می چرخانم و ده ها خط سفید را روی صفحه می بینم که بازی با عجله در محیط بارگذاری می شود. این حتی در بازیهای AAA هم غیرمعمول نیست، اما در عنوانی غوطهورکننده و حواسپرتی است که به این میزان توجه و قدرت ذهن نیاز دارد.

بخش دیگری که کمبود دارد، جهان سازی و نوشتن است. در جایی که هر دو عنوان پورتال بهخاطر گیمپلی و اسکریپتهای قویشان به یک اندازه مورد تحسین قرار میگیرند، جهانسازی The Entropy Centre عمدتاً شامل ایجاد عملکرد تسهیلات عنوانی و پرسیدن سؤالاتی در مورد اخلاقیات و احتمالات بازگرداندن زمان است. به عنوان مثال، اگر هر روز آن را به عقب برگردانیم تا کریسمس باشد، آیا این بدان معناست که می توانیم هر روز شام کریسمس بخوریم؟
این سؤالات اساساً فقط برای وادار کردن بازیکن به فکر کردن و سپس حرکت کردن وجود دارند. این بازی «اینتل» را در طول کمپین پخش میکند، اما «اینتل» کاملاً فقط ایمیلهای داخلی بین کارمندان مرکز را میخواند. در حالی که نگاهی جذاب به نحوه کار در مکانی مانند این است، اما به طرز ناامیدکننده ای در سطح سطحی است.
به همان اندازه، سطح سطح رابطه بین شخصیتهای اصلی The Entropy Centre، بازیکن آریا و تفنگ هوش مصنوعی سخنگو او Astra است. Astra بیشتر در داستان برای ایجاد طنز در اطراف موقعیت عمل می کند و نه چیزهای دیگر. در حالی که او و ربات کمکی “E” جذاب و بامزه هستند، من نمی توانم بیشتر از این بگویم، به خصوص با توجه به طراحی استاندارد آنها “ربات با صورت شکلک”.
با این حال، من اجازه نمی دهم که این موضوع خیلی از گیم پلی واقعی فاصله بگیرد. اگر این واقعاً یک مود تبدیل کامل پورتال 2 بود، من با قلاب گیم پلی مبتکرانه آن بسیار تحت تأثیر قرار می گرفتم.